۴۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است
هر گاه به درب مسجد رسیدى، پس متوجه باش که تو به درگاه سلطانی بزرگ رسیده اى، و به بساط او پاى نمى گذارند مگر آنان که طاهر باشند، و براى مجلس و مجالست او اذن داده نمى شود مگر کسى که درست کردار و راستگو باشد.
ترجمه مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، متن، ص: 49
کسی که به خانواده اش خوب احسان کند روزیش زیاد می شود.
بحارالانوار،ج 71،ص104
به خدا قسم که فاطمه (س) هیچگاه مرا خشمگین و عصبانی نکرد، در هیچ کاری از من سرپیچی نکرد و من هرگاه به او نگاه می کردم، تمام غم و اندوهم زدوده می شد.
کشف الغمة فی معرفة الأئمه ج 1 ص 363
دوستی قلبی برادرت را از اندازه دوستی قلبی خودت نسبت به او بفهم.
تحف العقول ، ص304
چون یکى از شما بخواهد که آنچه دعا مى کند مستجاب گردد، لازمست از تمام مردم مأیوس و منقطع شده، و او را امید و نظرى غیر از پروردگار متعال نباشد، و هر گاه خداوند متعال از قلب بنده خود آگاه شده و او را در چنین حالى ببیند؛ آنچه سؤال و دعاء کند به هدف اجابت رسیده و حاجت او بر آورده خواهد شد.
ترجمه مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، متن، ص: 79
هر که واقعاً از خدا شرم و حیا کند، مرگ خود را هر لحظه جلوى خود مى بیند، نسبت به دنیا و تجمّلات آن بی رغبت می شود، سر و چشم و گوش و زبان و فکر و همچنین شکم و اطراف آن را حفظ مى نماید و هیچگاه قبرستان و حالات درون قبر را فراموش نمى کند.
زاهد کیست؟ وظیفه اش چیست؟، ص: 111
خداى عزوجل هرگاه بخواهد بنده اى را گمراه گذارد، شرم ورا بلند و ظهر و عصر را آرام بخوانند؟ واجب یا مستحب است؟ دلیل و فلسف حیا را از او می گیرد. وقتى حیا را از او گرفت، آدم کینه توز و مورد کینه خواهد شد. چون چنین شد، امانت را نیز از دست خواهد داد. وقتى امانت دار نبود، خائنى خواهد شد که به او خیانت نیز می شود. چون چنین شد، حس ترحم و شفقت را از دست خواهد داد. در این حال مطرود و ملعون خوا
پیامبر(ص) وقت خود را در منزل به سه قسمت می کرد: بخشی برای عبادت خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خویش.
مکارم الاخلاق، ج1، ص44
روزی رسول خدا(ص) نماز ظهروعصر را به جا می آوردند، ناگهان دورکعت آخر نماز را سریعتر خواندند. اصحاب پس از نماز از حضرت سوال کردند که آیا دستور جدیدی آمده و یا اتفاقی افتاده؟ حضرت فرمودند: برای چه؟ گفتند: چرا دو رکعت آخر نماز را سریعتر خواندید؟ فرمودند: مگر صدای فریاد و گریه کودک را نمی شنوید؟.
تهذیب الأحکام ج 3ص274
فساد ظاهر، از فساد باطن است؛ هر که باطنش پاک است و به صفات ذمیمه آلوده نیست، خداى تعالى ظاهر او را هم اصلاح مى کند، و در نظر مردم، عزیز و محترم مى دارد. و هر که باطنش از مکر و شیطنت، تیره و سیاه است، خداوند ظاهر او را نیز مثل باطنش، خفیف و خوار مى دارد.
شرح مصباح الشریعة / ترجمه عبد الرزاق گیلانى، ص: 496